بسیاری از علما و اندیشمندان جهان عرب و اهل تسنن ایران به موضوع بهائیت متعرض شده و در آثار علمی، تحقیقی و تحلیلی خود، ضمن بررسی ریشهها و پیشینه این فرقه، تبعات و نتایج شوم ظهور آن را مورد بحث قرار داده، حتی با بررسی اسناد و مدارک تاریخی، انتساب بهائیت به استعمار و صهیونیسم بینالملل را در آثار مختلف به اثبات رساندهاند. از جمله این کتابها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
کتاب «البهائیه الضاله نشأتها و انحرافاتها»، نوشته «شیخ راشد بن عبدالمعطی بن محفوظ» (از علمای «الأزهر»)، کتاب «البهائیه إحدی مطایا الإستعمار و الصهیونیه»، نوشته «عبدالقادر شبیهالحمد»، «البهائیه»، اثر «شیخ أ.د:طلعت زهران السکندری» و همچنین کتاب «فتنه البهائیه تاریخهم عقائدهم حکم الاسلام فیهم»، نوشته «ابی حفص احمد بن عبدالاسلام السکندری».
فقهای معاصر نیز در فتاوای خود، قاطعانه و به صراحت، خطر بهائیت را گوشزد کرده و بر حرمت همکاری و تعامل با آنان تأکید ورزیدهاند. در نوشتار حاضر، شماری از این مواضع مورد اشاره قرار میگیرد که بیتردید آگاهی از آنها خالی از فایده نخواهدبود.
محور فتاوای اهلسنت
فتاوای معاصر و دوائر فتوا در کشورهای اسلامی در مورد فرقه بهائیت را میتوان به طور کلی در چند بند خلاصه کرد:
- پذیرش باورهای فرقه بهائیت، ملازم با نفی ضروریات دین حنیف اسلام است، لذا پذیرش این عقاید، ارتداد از اسلام محسوب میشود و بر مسلمانی که به این جمعیت منحرف میپیوندد، احکام اهل رده جاری میگردد.
- ازدواج مسلمانان با اتباع این فرقه، حرام است.
- بهائیت از موانع توارث است؛ یعنی مسلمان و بهائی به دلیل اختلاف دین، از همدیگر ارث نخواهند برد.
- اجساد پیروان این فرقه ضاله در مقابر مسلمین دفن نخواهد شد.
متن برخی از فتاوای اهلسنت درباره فرقه بهائیت
«محمد سید الطنطاوی»(شیخ الأزهر)
«بهائیان مصری از حوزه اسلام و نیز تعالیم سایر مذاهب الهی خارجند. این گروه ضاله نباید زهر خود را در جامعه اسلامی تزریق کند. بهائیت کاملاً مخالف اسلام است و درست نیست کسی بهائیت را دین بداند، برای اینکه بهائیت خارج از قلمرو اسلام و تعالیم سایر ادیان الهی است.»
فتوای دارالإفتاء دانشگاه الأزهر
«بسم الله والحمد لله والصلاه والسلام على رسول الله، و بعد: بهائیت یک فرقه و گروه مرتد از اسلام است، درست نیست که به آن ایمان آورد و با آنها مشارکت نمود و نسبت به ایجاد جمعیتها و مؤسساتی که ایجاد میکنند نباید بیتفاوت بود و چشم پوشید. این به آن سبب است که آنها بر اساس عقیده به حلول و تشریع غیر از آنچه خداوند نازل کرده و ادعای نبوت و حتی ادعای الوهیت به وجود آمدهاند، لذا مجمع بحثهای اسلامی در زمان شیخ جاد الحق، این فتوی را صادر و مجمع کنونی نیز آن را تأیید می نماید.»
«علی جاد الحق» (رئیس ادوار پیشین دانشگاه الأزهر)
«بابیه و بهائیه، فکری است که از اختلاط فلسفهها و دینهای متعدد به وجود آمده و در آن چیز تازهای وجود ندارد که امت اسلامی برای اصلاح حال و وضع خویش در همه مسائل به آن احتیاج داشته باشد، بلکه در واقع چیزی است که برای خدمت کردن به صهیونیسم و استعمار شکل گرفته و مجموعه افکار و یک دین ساختگی است که امت با آن آزمایش میشود و به نام دین، اعلان جنگ علیه اسلام است.»
«طاها المولوی»(تاریخنگار مسلمان)
«در حالی که علمای مسلمان، بهائیت را مورد لعن خود قرار دادند، یهود به ترویج بهائیت پرداخت. چرا؟ چون بهائیت به اسلام حمله میکند و مدعی است که دوران اسلام به سر آمده و تلاش مینماید تا بذر مذهب دروغین خود را که ترکیبی از یهودیت، مسیحیت، اسلام و بتپرستی است، بکارد.»
«خالد محمد خالد»(متفکر برجسته اسلامی)
«بر اساس مطالعاتم از بهائیت متوجه چهره زشت این مسلک شدم. مرحوم امام شیخ محمد الخضر حسین دانش گسترده و عمیقی از این فرقه داشت، با ذکر مثالی چنین آورده: این فرقه از اسلام طرد شد ولی پیروان آن مدعیاند که تلاش آنها مربوط به رسالت پیامبر است و حتی پا را از این فراتر نهاده و معجزات پیامبران را به بهانه غیرمنطقی بودن آن رد میکنند. روز رستاخیز، بهشت، دوزخ و زیارت کعبه [مناسک حج] را رد کرده، حتی مصمماند که کعبه را نابود کنند. این گروه همه مرتدند. بهائیت، ابداع فکری است که چندین هدف سیاسی را دنبال میکند و بنابراین، مسلک فریبکارانهای است.»
«محمد رشید رضا»(متفکر اسلامی مصری، سردبیر نشریه «منارالاسلام»)
«بهائیت بر مبنای بابیت شکل گرفت که اساس هر دو کذب است. بنابراین چگونه از مسلمانان انتظار میرود که بابیت و بهائیت را بپذیرند، در حالیکه مانند مسیحیت، صفات الهی را به انسان نسبت میدهد. بهائیت، یکی از مسلکهای خطرناک است و فلسفه ضداسلامی دارد. فرقهای است که یهودیان در آن نقش مهمی دارند.»
«دکتر محمد ناصر» (نویسنده)
«بهائیان میگویند دلیل گسترش دعوت بهاء، تأثیر کلمات وی بوده که فارغ از هرگونه ارتباط پنهان سیاسی و بلکه به اراده الهی محقق شدهاست. چنین منطقی در واقع دلیل بر خودخواهی بهائیان بوده و اشتباهی آشکار است. بهائیان در تمام زمینهها از ادعاهای خود عقب رانده شدند، مگر آنجا که امپریالیسم و صهیونیسم در جهت حفظ منافع خویش از آنان حمایت کردهاند.»
«حاج محیالدین آخوند احمدی»(امامجمعه اهل سنت شهرستان «کلاله»)
«اصول ایمان هفت تاست. ایمان به الله تعالی و ایمان فرشتگان و ایمان کتابهای آسمانی و ایمان به پیامبران و ایمان به روز قیامت و ایمان به قضا و قدر الهی و ایمان به زنده شدن بعد از مرگ. هر کس از این هفت اصل به یکی از آنها ایمان و باور نداشته باشد، از جمله کفار است و نمیتواند مؤمن باشد. خداوند در قرآن میفرماید «انما المشرکون نجس»؛ و بهائیان[را] نجاست معنوی میداند».
«حاج محمدامین آخوند صفری»(امامجمعه اهل سنت شهر «فراغی»)
«بنا به استناد آیههای ۱۵۰ و ۱۵۲ سوره نساء، هر شخص که منکر رسالت رسول مکرم اسلام و قیامت [بوده] و فعالیت در نسخ اسلام و قرآن داشته باشد، مثل این فرقه ضاله[بهائیت]، از جمله کفار به شمار میرود. لازم است پرهیز و دوری شود. در صورت فعالیت آنها علیه اسلام و دعوت مسلمانان به عقیده باطل و ضاله بهائیت، این فرقه جزء کفار حربی به شمار میرود. بر مسلمانان واجب است با کفار قطع رابطه کنند. کارگران و کارمندان این فرقه را که در کشورهای اسلامی کار میکنند بیرون سازند تا نتوانند کفر را علیه اسلام یاری دهند و این نوعی جهاد برای برتری اسلام و ذلت کفار است. با این فرقه که عیون دشمن در بین مسلمانان میباشند، به هیچ عنوان معاشرت و رابطه والفت نباید داشته باشیم.»
«محمد اشرف ایلبیگی»(دبیر شورایعالی افتاء استان کردستان با تأیید «فائق رستمی»، امامجمعه سنندج)
«انکار هر یک از ضروریات دین از جمله انکار قیامت، انکار نبوت حضرت رسول و یا انکار آسمانی بودن قرآن کریم، کفر است و همه فرق و مذاهب اسلامی بر این موضوع اتفاق نظر دارند. حکم طهارت و یا نجاست تعبدی معنوی است و آنان نیز مادامی که به دلیل انکار ضروریات دین و اصول ایمان، کافر شناخته شدند، حکم سایر کفار از حیث طهارت و نجاست بر آنان نیز صادق خواهد بود. غیرمسلمانانی که در جماعت اسلامی و میان مسلمانان زندگی میکنند، در انجام امور دینی و عبادی خود آزادند اما بایستی به قوانین اجتماعی و مقررات مدنی دولت اسلامی، پایبند باشند و از تعرض به حدود الهی و اهانت به شعائر اسلامی و مشاعر و عواطف مسلمانان برحذر باشند. دولت اسلامی، حق و بلکه وظیفه دارد از فعالیتهای علنی و سری پیروان هر یک از فرق غیرمسلمان که در راستای ترویج دین و عقیده خود و ایجاد وهن و سستی در عقاید اسلامی و باورهای مسلمانان فعالیت مینمایند، جلوگیری کنند. هر یک از فرق غیرمسلمان که برای ترویج افکار خود به اقدامات مسلحانه و روشهای خرابکارانه روی آورند، در عداد محاربین محسوب میشوند و دولت اسلامی، حق و حتی وظیفه دارد با آنان برخورد نموده و شر آنها را رفع کند.»
دیدگاهتان را بنویسید