چنانکه در مقاله مقدماتی پرونده حاضر تبیین گردید دیپلماسی آمریکایی اسلام به اصطلاح غربیها میانه رو از طریق بازوها و شرکای مختلف در جوامع و مناطق هدف پی گرفته میشود و «تصوف» به عنوان یکی از مهمترین این ابزارها خود بنا به ماهیت در چند جبهه به ایفای نقش میپردازد؛ بخشی مرتبط با تصوف شیعی مذهب و بخش دیگر متعلق به جریانهای صوفی سنی مذهب «بکتاشیه» به عنوان مصداقی از جرگه نخست مورد اشاره قرار گرفت و اینک جریان فرقه کسنزانیه به مثابه نمود جرگه دوم در مطلب پیش رو واکاوی میگردد تا ابعاد و کیفیت نقش آفرینی این جریان صوفی سنی مذهب در پیشبرد پروژه ایجاد شبکه هایی از مسلمانان میانه رو هر چه بهتر شفاف شود. اهمیت این جریان وقتی آشکار میشود که از شعار محوری سال های اخیر آن یعنی سلیمانیه پایتخت تصوف جهان آگاه شویم درست متناظر با همان راهبرد واتیکان« بکتاشیه» در «آلبانی»
معرفی اجمالی فرقه کسنزانیه
کسنزانیه یکی از فرق مهم صوفی در میان کردهای سنی عراق، ایران و ترکیه است که توسط عبدالکریم حسین شاه کسنزان از سادات برزنجی و اهل تسنن تأسیس شد. واژه «کسنزان» در کردی به معنای «کسی نمیداند» است و به حالت عرفانی اشاره دارد. این فرقه از شاخه قادریه منشعب شده و خود را به امام علی منتسب میداند. آموزههای آن بر سرسپردگی به قطب، ذکر، سماع و ریاضت به جای التزام جدی به شریعت تأکید دارد. کسنزانیه شریعت را صرفاً ظاهر دین دانسته و با اعمال عرفانی در پی حقیقت و فناست. پایبندی به شریعت در میان آنان نسبت به دیگر فرق صوفی ضعیفتر است. سیاست جذب حداکثری از ویژگیهای اصلی این فرقه بوده که وابستگی به مذهب خاص را کمرنگ کرده و بر جذب افراد با آموزههای عرفانی تمرکز دارد. اکنون رهبری آن با «نهرو کسنزان» است و پشتیبانی قبایل کرد، بهویژه در عرصه سیاسی و اقتصادی، نقشی مهم در تقویت جایگاه فرقه دارد.
تحرکات و فعالیت ها
یکی از محورهای مهم در بررسی فرقه کسنزانیه توجه به تحرکات و اقدامات آن در حوزه مسائل سیاسی است. این فرقه به دلیل ارتباطات عمیق با قبایل کرد در عراق، ترکیه و تا حدودی ایران همواره از نقشی مهم در تحولات سیاسی منطقه برخوردار بوده است. شاید بتوان نقطه آغاز این نفوذ چشمگیر را حکومت بعث و به ویژه در دوران صدام حسین دانست. در آن زمان صدام حسین با اجرای پروژه «الحمله الایمانیه سعی داشت شکست خود در جنگ خلیج فارس را با جلب حمایت دینی جبران کند در این راستا فرقه کسنزانیه از حمایت ویژه دولت بعث برخوردار شد و مجوز فعالیتهای سیاسی و دینی در عراق را دریافت کرد. این همکاری ها به تحرکات سیاسی قابل توجهی منجر شد از جمله:
. تأسیس «تجمع الوحده الوطنیه العراقی» (۲۰۰۱)
. همکاری با ایاد علاوی سیاستمدار ملی گرا (۲۰۰۳)
. انتخاب گاندی کسنزانی» پسر محمد کسنزانی، رهبر سابق و متوفی فرقه در پارلمان عراق و همکاری با «حزب تقدم
. انتخاب «جنید کسنزانی فرزند دیگر محمد کسنزانی در پارلمان استان الانبار»
. سمت وزارت اقتصاد عراق برای ملاس کسنزانی» فرزند محمد کسنزانی در دوره «حیدر العبادی» برکناری به دلیل فساد
. همکاری با سازمان «سیا» در حمله به عراق و سرنگونی صدام
. تمرکز بر مناطق عرب زبان عراق با اولویت استفاده از زبان عربی برای جذب
با جانشینی «نهرو کسنزان»، این تحرکات وارد مرحلهای تازه شد و فرقه اهداف فراملی را دنبال کرد. او تأسیس یک مرکز جهانی در آمریکا و راهاندازی دانشگاه بینالمللی علوم انسانی با نام «کسنزانیه» را از برنامههای اصلی خود قرار داده و شهر سلیمانیه را «پایتخت تصوف جهان» معرفی کرده است؛ اقدامی که در رقابت با جریانهایی چون «آقاخانیه اسماعیلیه» در لیسبون و «بکتاشیه» در آلبانی ارزیابی میشود. هرچند نهرو کسنزان بر جدایی از سیاست تأکید میکند، اما گزارشها و شایعات درباره ارتباطات این فرقه با نهادهای خارجی، بهویژه مکاتبات با «جان بولتون» مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا برای تشدید فشار بر ایران، بر وجهه سیاسی و امنیتی آن سایه انداخته است.
شگردها و ابزارهای جذب
عضوگیری در کسنزانیه اهمیتی محوری دارد؛ چرا که تحقق منویات آن در حوزه توسعه و تعمیق دامنه نفوذ در مناطق هدف از این رهگذر امکان پذیر است. این فرقه بدین منظور از ابزارهای رسانه ای متنوعی استفاده میکند که علاوه بر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی شامل چندین روزنامه و مجله کتاب از جمله تألیفات چند جلدی شبکه ماهواره ای تخصصی نیز میگردد. در کنار نمایش آداب و رسوم – به اصطلاح – تشرف خرق عادات با عنوان کرامات»، سماع و دف نوازی برای ایجاد جذابیت های بصری یکی از مضامین محوری این رسانه ها مدح و منقبت اهل بیت ام از جمله امام علی امام حسن امام حسین و امام رضا است البته همردیف با سران و رهبران فرقه که نشان دهنده تلاش کسنزانیه برای جلب اعتماد شیعیان و جذب ایشان است.
شیعیان جامعه هدف
فرقه کسنزانیه با وجود وابستگی به اهل سنت، تمرکز ویژهای بر جذب شیعیان ایران و عراق دارد و این هدف را از طریق چند شگرد پی میگیرد. نخست، برگزاری مراسم آیینی آمیخته با عناصر فرهنگی و مذهبی مانند «دعوت زمستانه» و «پیر شالیار» که با حمایت گردشگری و ثبت ملی برجستهتر شدهاند. دوم، اقدامات تقریبگرایانه همچون برپایی موکب در پیادهروی اربعین، تأسیس تکایا، برگزاری مراسم عزاداری و سفر سران فرقه به اماکن مقدس ایران برای ایجاد همپوشانی فرهنگی-مذهبی و ارائه قرائتی نوین و تسامحگرایانه از اسلام که به نوعی همسویی با مؤلفههای اسلام لیبرال و دیپلماسی آمریکا دارد. سوم، فعالیت زیر پوشش نهادهای خیریه با ارائه خدماتی چون درمان افسردگی، ترک اعتیاد، تقویت معنویت و آموزش شادی که عملاً به بسترسازی برای پذیرش اجتماعی و ترویج آموزههای لیبرالگرایانه کسنزانیه منجر میشود. بدینگونه این فرقه در پی نفوذ نرم در میان جوامع شیعی است.
کنشهای میدانی
یکی از برجسته ترین وقایع مرتبط با این فرقه مرگ محمد کسنزانی و جانشینی فرزندش نهرو در سال ۱۳۹۹ بود. این رویداد با تبلیغات وسیع رسانه های خارجی و تحریک احساسات مریدان به بحرانی امنیتی در منطقه غرب کشور تبدیل شد.
پس از درگذشت محمد کسنزانی نهرو با فراخواندن مریدان برای حضور در مراسم خاکسپاری در سلیمانیه عراق تجمعی را در مناطق مرزی رقم زد.
جمع بندی
میتوان گفت فرقه کسنزانیه با دست اندازی بر دو عنصر مذهب و قومیت و تدارک توسعه دامنه نفوذ خود در جوامع هدف به ویژه شیعیان ایران ذیل شعار خود یعنی «سلیمانیه پایتخت تصوف جهان و در نگاهی کلان در مسیر اهداف دیپلماسی شبکه سازی اسلام لیبرال آمریکا با بازوی ،تصوف گام بر می دارد. اهم محورهای این حرکت را میتوان در موارد زیر بیان نمود:
- سودای زعامت ؛ با تمرکز بر قومیت کرد و مذهب تسنن، بستری برای نفوذ فرهنگی و مذهبی در مناطق هدف به ویژه ایران ایجاد کرده است.
- حرکت در مسیر اسلام لیبرال و ارائه الگویی از اسلام که به جوامع مطلوب آمریکا نزدیکتر باشد.
- پیوند قومیتی و مذهبی امتزاج ماهیتی کسنزانیه با قومیت کرد و مذهب تسنن در کنار نفوذ آن در مناطق کردنشین (ایران، عراق و ترکیه) زمینه تحریکات و اگرایانه و جذب شیعیان را فراهم می سازد.
- واگرایی و تجزیه طلبی تحرکات قومی مذهبی مستقیم و غیر مستقیم با محوریت این فرقه مهیا مینماید.








دیدگاهتان را بنویسید