حضور و فعالیت شبهجنبشهای معنوی در عصر کنونی، امری انکارناپذیر است که انسان مدرن را تحتتأثیر قرار داده است. این جنبشها، مجموعه آسیبهایی بر شخص و اجتماع وارد میآورند، لذا یکی از مقولات مهم در مواجهه با شبهجنبشهای معنوی، نحوه برخورد با آسیبها و مهار یا دستکم کاهش آنهاست. کتاب «شبهجنبشهای معنوی؛ درآمدی بر پیشگیری و رهاسازی»، اثر تحقیقی «حمیدرضا مظاهریسیف»، یکی از تازهترین پژوهشهای صورتگرفته در موضوع یادشده است که میکوشد با ارائه الگوهای علمی و تحلیلهای برآمده از آن، مسئله مواجهه مؤثر با افراد در معرض آسیب را تبیین کرده و بابی برای انجام تحقیقات عمیقتر و کاربردیتر در این حوزه بگشاید. در نوشتار حاضر، مروری داریم بر این اثر.
تبیین موضوع(مواجهه مؤثر و بازدارنده)
نویسنده در تبیین موضوع کتاب مینویسد: «مواجهه با افراد در معرض معنویتهای نوظهور، فقط این نیست که مجموعهای معرفتی و کژرویهای رفتاری را مطرح کنیم، بلکه مواجهه مؤثر و بازدارنده، روشی حسابشده از مداخلات منظم و هدفدار است که از گرایش افراد به معنویتهای نوظهور پیشگیری کند و اگر سطوحی از گرایش در این افراد پدید آمده، آنها را بازگرداند. مسئله مواجهه با افراد در معرض معنویتهای نوظهور، بیش از آنکه از جنس تعارض و مقابله باشد، از جنس هدایت و همکوشی است.»(۱)
مسئلهای جهانی
وی در ادامه، با اشاره به روشهای مواجهه جوامع غربی با افراد در معرض آسیب، «جهانی شدن» این مسئله را یادآور میشود: «در کشورهای غربی دو شیوه برای مواجهه ارائه شدهاست. شیوه ی اول با تکیه بر ایده شستشوی مغزی به نام «مشاوره خروج» شناخته میشود و میکوشد فرد را برای بازنگری عضویتش در یک فرقه کمک کند. شیوه دوم بر مفهوم کنترل ذهن تأکید دارد و به نام برنامهزدایی معروف است. جنبشهای دیدبان فرقه نیز با هدف کمک به افراد در معرض شبهجنبشها در امریکا، روسیه، انگلستان، فرانسه و برخی کشورهای دیگر اروپایی بر اساس ایده شستشوی مغزی فعالیت میکنند. بنابراین مواجهه با افراد در معرض شبهجنبشها در چند دهه اخیر به مسئلهای جهانی تبدیل شدهاست.»(۲)
پیشگیری
نویسنده در تشریح «مواجهه» با افراد در معرض خطر مینویسد :«منظور ما از مواجهه در این تحقیق، پیشگیری است… و شامل افرادی میشود که شاید در معرض نباشند اما به هر حال با فعالیت گسترده شبهجنبشها درعرصه تولیدات و برنامههای فرهنگی، عموم افراد جامعه در معرض خطر قرار دارند..به این ترتیب، مسئله اصلی تحقیق درصورتبندی نهایی عبارت است از: «شیوههای پیشگیری از گرایش به شبهجنبشهای معنوی»(۳)
مروری بر فصول
فصل نخست به تعاریف و مفاهیم پایهای و برخی پیشفرضها در باب معنویت و شبهجنبشهای معنوی میپردازد. چیستی معنویت، معنویت در اندیشه دینی، تجربههای معنوی، معنویت و جامعه و …، از جمله عناوین و رئوس بحثشده هستند.
دومین گام، تبیین روش تحقیق استفادهشده است که ذیل فصل دوم با همین عنوان (روش تحقیق) مورد تشریح قرار گرفتهاست. همانطور که گذشت، موضوع اصلی پژوهش، شیوههای پیشگیری از گرایش به شبهجنبشهای معنوی است و نخستین قدم برای درک این مقوله، شناخت و بررسی گرایش است.
فصل سوم با عنوان «تحلیل گرایش به شبهجنبشهای معنوی» ذیل عناوین «عوامل گرایشساز، سطوح گرایش(تفنن، تعارض و تعصب)، انواع گرایش به شبهجنبشهای معنوی و درنهایت، علل گرایش»، مورد اشاره قرار میگیرد.
در فصل چهارم، موضوع «مثلث نیاز-جاذبه-گرایش» تحلیل میشود. نویسنده در اینباره اینگونه عنوان میکند: «گرایش به شبهجنبشهای معنوی، یک برساخت اجتماعی است که عوامل درونی گرایشساز بر آن اثر میگذارند. نیاز معنوی ادراکشده که به صورت تأخیر معنوی درمیآید و نیز جاذبه معنوی، نوع گرایش به شبهجنبش معنوی را صورتبندی میکنند. نیاز معنوی و جاذبه معنوی به صورتهای مختلفی ترکیب میشوند تا انواع و سطوحی از گرایش به شبهجنبشهای معنوی را برسازند، نتیجه ترکیب نیاز معنوی و جاذبه معنوی، نظامی از ترجیحات را در ذهن افراد شکل میدهد که به صورت گرایش به شبهجنبشهای معنوی بروز پیدا میکند.»(۴)
در فصل پنجم تلاش شده تا روشهای تشخیص مثلث (نیاز،جاذبه،گرایش) و شالوده گرایش به شبهجنبشهای معنوی در افراد تشریح شود. در این قسمت اینگونه آمده: «مقدمه ضروری برای مداخلات پیشگیرانه در مواجهه با افراد در معرض شبهجنبشهای معنوی، تشخیص درست و ارزیابی دقیق گرایش آنهاست. تشخیصها به مواردی بازمیگردد که مثلث ن.ج.گ را در فرد مشخص مینماید و شامل انواع نیاز معنوی تأخیریافته، نوع جاذبه آموزهها و آموختهشده شبهجنبشمعنوی مبتلابه و سطح گرایش افراد میشود.»(۵)
فصل ششم نیز با عنوان «اصول پیشگیری و رهاسازی(درمان)» به مباحثی همچون «خودکاوی معنوی»، «درمان یکپارچه» و «جامعهپذیری معنوی» میپردازد. در تشریح درمان آمده: «شالوده اصلی برنامههای مداخله و پیشگیری از گرایش به شبهجنبشهای معنوی به مثلث ن.ج.گ مربوط میشود. برنامهها و شیوههای مختلف پیشگیری، تدابیری هستند که به منظور فروپاشی مثلث ن.ج.گ طراحی و اجرا میشوند و صدالبته این فروپاشی زمانی بازگشتناپذیر و پایدارخواهدبود که مثلث مزبور بر اساس واقعگرایی معنوی، نوسازی شود. با این وصف، روش پیشگیری باید شامل یک فرایند فروپاشی و یک فرایند نوسازی باشد و ابعاد شناختی و هیجانی را در بر گیرد.» (۶)
«سطوح پیشگیری و رهاسازی»، عنوان فصل پایانی است که در آن روشهای مواجهه با افراد در معرض شبهجنبشهای معنوی بر اساس سطوح پیشگیری مورد اشاره قرارمیگیرد. نویسنده در این قسمت از کتاب توضیح میدهد: «روشهای پیشگیری از گرایش به شبهجنبشهای معنوی بر اساس سطح و نوع گرایش افراد، متفاوت است. همانطور که سه سطح گرایش وجود دارد، سه سطح پیشگیری و رهاسازی نیز قابل تعریف است و این سطوح در ارتباط با سه نوع گرایش، تنوع پیدا می کنند. با توجه به سستی مثلث ن.ج.گ در سطح گرایش تفننی، برنامه پیشگیری در سطح یک با یک شیوه و سطح دو و سه هرکدام با سه الگو یا شیوه مختلف، در مجموع هفت شیوه کلی برای پیشگیری تشکیل میدهند که برنامههای آنها تا حدودی متفاوت است.» (۷)
در مجموع، مطالعه این اثر پژوهشی به عنوان فتحبابی برای مطالعات مرتبط با یکی از مهمترین جنبههای موضوع شبهجنبشهای معنوی یعنی پیشگیری و درمان، میتواند مفید و کاربردی باشد و مجموعه ایدههایی را در ابعاد مختلف این قضیه برای انجام پژوهشهای مبسوط و عمیق به مخاطب ارائه دهد.
دانلود نسخه pdf
پینوشت:
- مظاهریسیف، حمیدرضا، شبهجنبشهای معنوی؛ درآمدی بر پیشگیری و رهاسازی، قم: پژوهشکده اخلاق و معنویت، چ اول، ۱۴۰۱، ص ۱۰.
- همان، ص۱۴.
- همان، ص۱۶.
- همان، صص ۱۶۱-۱۶۰.
- همان، ص۱۹۸.
- همان، صص۲۰۱-۲۰۰.
- همان، ص۲۲۷
دیدگاهتان را بنویسید