مروری بر کتاب «دولت یهود»، نوشته «تئودور هرتصل»

جنایات غیرانسانی رژیم‌صهیونیستی علیه مردم فلسطین، جنگی ریشه‌دار توسط دولت نامشروع اسرائیل است که ریشه در بنیان‌های فکری «صهیونیسم سیاسی» دارد. در مطلب حاضر تلاش شده تا مقوله صهیونیسم سیاسی با تکیه بر کتاب موسوم به «دولت یهود»، نوشته «تئودور هرتصل»(از بنیان‌گذاران اصلی صهیونیسم سیاسی) و از زبان سردمداران همین جریان، مورد تبیین قرار گیرد.

مسئله یهود بر مبنای آنتی سمیتیسم

طرح «مسئله یهود» به مثابه مسئله‌ای «ملی» است،‌ آن‌هم برآمده از دشمنی سایر ملل با یهودیان. هرتصل در این باب می‌نویسد: «مسئله یهود، بیش از آنکه موضوعی مذهبی یا اجتماعی باشد، مسئله‌ای ملی است. ما یک ملت هستیم. دشمنان بدون اینکه بخواهیم،‌ ما را متحد ساخته‌اند. همان‌گونه که بارها در تاریخ اتفاق افتاده‌است. عذاب و ناراحتی، ما را با هم یکی کرده …که قادر خواهیم بود یک دولت تشکیل دهیم.» وی در ادامه در خصوص محوریت «ملت» می‌نویسد:«هر شخصی که بتواند، بخواهد و باید نابود شود، بگذارید بشود اما ملیت متمایز یهودیان، نه می‌تواند نه می‌خواهد و نه باید نابود شود؛ چون دشمنان خارجی موجب اتحاد آن شده‌اند.»(۱) بی‌شک چنین نگره‌ای برای هویت، فردیت و انسانیت غیریهود، هیچ ارزشی قائل نخواهدبود.

تصاحب محرمانه سرزمین

قدم بعدی برای نضج اندیشه صهیونیسم‌سیاسی، تصاحب سرزمین عنوان ‌شده، هرتصل در این رابطه می‌نویسد: «باید جامعه یهود زمین را به صورت محرمانه به دست‌آورد و توسط حقوق بین‌الملل تضمین شده باشد». «در امریکا تصرف قلمروهای خالی جدید، به شیوه‌ای ابتدایی انجام می‌گیرد و در زمان مقرر، به صورت وحشیانه و همزمان برای سهم خود هجوم می‌آورند اما ما نباید در سرزمین جدید یهودیان چنین اقداماتی انجام دهیم. در شهرها و ایالت‌ها، سهم‌ها از طریق حراج، نه به ازای پول بلکه به ازای کار فروخته خواهند شد»(۲)

مهاجران؛ از خاخام‌ها تا مجرمان

در گام بعدی، هرتصل به بیان به چگونگی مهاجرت و دسته بندی مهاجران به: «گروه‌های محلی، مهاجرت گروهی، خاخام‌ها، نمایندگان گروه‌های محلی، طبقات متوسط و مردم عجیب می‌پردازد. به بیان وی: «مردم باید به صورت گروه‌های متشکل از خانواده و دوستان مهاجرت کنند….شرایط سفر بر اساس طبقه افراد تنظیم می‌شود که برای همه یکسان است…هر گروهی خاخام خود را خواهندداشت که انرژی‌شان را صرف خدمت به طرح ما خواهندکرد و با موعظه بر سر منبرها به جمعیت عبادت‌کننده روحیه خواهندداد…باید این کار انجام گیرد زیرا پیوند تاریخی ما از طریق دین اجدادمان است…گروه‌های محلی برای حل و فصل امور محل، کمیته‌های کوچکی مرکب از نمایندگان مرد تحت ریاست خاخام تعیین خواهندکرد… طبقات متوسط به طور غیرارادی به مهاجرت سوق می‌یابند چراکه پسران آن‌ها از مقامات جامعه یهود یا کارمندان شرکت یهود در آنجا خواهندبود… اعضای این تمدن جدید در سنین پایین ازدواج می‌کنند. این امر باعث تقویت اصول اخلاق عمومی و تضمین استحکام نسل جدید خواهدشد… اما مردم عجیب؛ فقیرترین اقشار ما به تنهایی برای برپایی یک دولت کفایت می‌کنند. آن‌ها مستحکم‌ترین نیروی انسانی برای کسب سرزمین هستند زیرا ذره‌ای ناامیدی برای تکوین تعهد بزرگ ضروری است. تهبکاران حرفه‌ای ما هم ارزش زمین را با حضور خود و کار روی آن افزایش می‌دهند.» (۳) همان گونه که مشاهده می‌شود، یهودیان حتی بر گردآوری و به کارگیری گروه تبهکاران خود نیز برنامه‌ریزی کرده‌است.

سرکوب معترضان

«سیاست باید در لایه‌های بالایی شکل بگیرد و رو به پایین انجام شود اما هیچ‌یک از شهروندان دولت یهود سرکوب نخواهند شد و می‌توانند و خواهند توانست در آن پیشرفت کنند. جامعه یهود نمی‌تواند اجازه تفسیر عملکرد خود را به افراد کوته‌بین یا بدخواه بدهد باید روحانیون را در محدوده معابد نگه داریم. ارتش و روحانیت نباید در اداره دولتی دخالت کنند که به آن‌ها امتیازاتی اعطا کرده‌است. در غیر این صورت در همه جا مشکلات ایجاد خواهندکرد.» (۴) البته این موضوع را می‌توان تناقضی دانست زیرا شاکله تشکیل دولت یهود، دینی بوده و با کمک مسیحیت صهیونیستی و تفکرات آخرالزمانی، این دولت نامشروع را تشکیل داده‌اند و در عین حال از دموکراسی مورد ادعای آن‌ها نیز فاصله دارد.

***

مرور نکات یادشده، می‌تواند نمایانگر این واقعیت باشدکه یهودیت افراطی با دیدگاه موعودگرایی، سیاست را با مبانی دینی خود درآمیخته و حول محور اساس اندیشه‌ یهودیان صهیون یعنی برتری قوم یهود بر تمامی ابنای بشر، می‌کوشد رؤیای حاکمیت قوم برتر بر جهان را محقق سازد. هرتصل در خصوص مخالفان دولت یهود می‌آورد: «ایده یک سرزمین مادری، شکوفا خواهد ماند تا زمانی که گرد استخوان‌های آن‌ها[مخالفان] بدون باقی گذاشتن هیچ نشانی از خود محو شود. اخوت جهانی، رؤیایی زیبا نیست. مخالفت و تضاد برای تلاش‌های بزرگ انسان ضروری است اما یهودیان که روزی در کشور خود مستقر خواهندشد، احتمالاً دشمنان دیگری نخواهندداشت…آن‌ها همگی به‌زودی از بین خواهند رفت…سرگردانی قوم یهود نمی‌تواند دوباره شکل بگیرد، مگر اینکه تمدن کل زمین فروپاشیده شود که چنین نقطه اوجی فقط برای نادانان بیم ایجاد می‌کند. تمدن کنونی ما برای دفاع از خود دارای سلاح‌های پیشرفته‌ای است. جهان با آزادی ما،‌ آزاد و با ثروت ما، ثروتمند و مجذوب عظمت ما خواهدشد. هر آنچه برای رفاه خود انجام می‌دهیم، بی‌اندازه و به نحوی مفید، به نفع بشریت اثر خواهدداشت.» این عبارات، بدون هیچ توضیحی می‌تواند روح نهفته در صهیونیسم سیاسی را که امروز در تهاجمات و جنایات رژیم‌صهیونیستی علیه مردم فلسطین شاهد هستیم، عریان بنمایاند.